نه خیلی! فقط کافیست که دیدتان را عوض کنید و با منظر بطلمیوسی به آسمان نظری بیاندازید. آن وقت میفهمید که این آسمان چه جذابیتهای زیبایی داشته که کپلر و براهه و گالیله و نیوتن همهاش را با یک کلام باطل کردهاند!
درگذشتههای خیلی دور (!) مردم که نمیتوانستند جلوتر از دماغ شان را ببینند، فکر میکردند که زمین در مرکز کاینات است و همهچیز از خورشید و ماه و فلک و... دورشان میگردد! برای همین آسمان را چندین طبقه تقسیم کردهبودند (همان 7 آسمان) که در یکی خورشید دور زمین میگشت، در یکی ماه و... ستارهها هم همگی روی یکی از این طبقات قرارداشتند. هرکدام از این طبقههای آسمان هم مثل کرهای توخالی زمین را دربرگرفته بودند.
طبعا ستارهها هم مثل گوهرهایی که در لایه داخلی آخرین طبقه از آسمان چسبیدهبودند، از آن بالا به مردم چشمک میزدند. اما ستارهها آنقدر زیاد بودند که کیهانشناسان آن زمان (!) کرهای را که ستارگان پوشاندهبودند به چندین ناحیه تقسیم کرده و اسم هرکدام را گذاشته بودند صورت فلکی.
واضح است که چون این کیهانشناسان تنها ابزارشان چشم کاملا غیرمسلح بوده، برای این تقسیم بندی هم معیاری نداشتند جز شکل هرکدام از این دستهها. گروهی که شبیه سگ بودند شدند صورت فلکی کلب، گروهی شدند صورت فلکی خرس، شیر، شکارچی و... اینطوری بود که پهنه آسمان تقسیم بندی شد. ضمن تقدیر و تشکر از ذهن خلاقی که توانسته از 5 ستاره که ترکیبشان نهایتا شبیه ملاقه هست، خرس دربیاورد (صورت فلکی دب اکبر) جایزه نخست اهدا شد به صورت فلکی جبار، که زیباترین اجرام آسمان را درخود جای دادهاست!
البته واضح است که ستارگان صورفلکی الزاما کنار هم نیستند بلکه از یک زاویه دیده میشوند و ممکن است هزاران سال نوری با هم فاصله داشته باشند. تنها نقطه اشتراک این ستارهها این است که به کهکشان راهشیری تعلق دارند. بقیه اجرام سماوی خارج از کهکشان راهشیری مثل سحابیها و کهکشانهای دیگر هم لای این صورفلکی برای خودشان جایی دستوپا کردهاند.
اما بشنوید از بقیه اجرامیکه در طبقههای پایینتر آسمان بودهاند که معروفترینشان خورشید است. خورشید در مداری بهنام دایرهالبروج دور زمین میچرخد! این دایرهالبروج از روی 12 برج فلکی میگذرد. و خورشید درحدود هر 30 روز از روی یکی از اینها میگذرد. اینها همان ماههای سال خورشیدی هستند که تقریبا با ماههای تقویم ایرانی برابرند.
فروردین، برج حمل است، اردیبهشت، برج ثور و... تا اسفند که برج حوت است.
این البته اتفاقی نیست. استاد خیام، و گذشتگانشان تقویم را اینطوری نوشتهاند. یکی از این بروج 12گانه اسمش عقرب است که منطبق با ماه آبان است. یعنی اگر در ماه آبان به آن قسمت از آسمان که خورشید هست نگاه کنیم، البته چیزی جز خورشید نمیبینیم.
اما اگر کسوف شود یا به نوعی خدایناکرده خورشید از آسمان حذف شود، آن وقت میبینیم که آنجا همان ستارههایی هستند که مثلا در ماه اردیبهشت ساعت 12 شب در وسط آسمان هستند و ما اسمشان را گذاشتهبودیم صورت فلکی عقرب چون یکجورایی ترکیبشان شبیه عقرب است.
یک نکته جالب: در دانشنامه عظیم بریتانیکا توصیف مردم ایران زمین با این نکته آغاز میشود که آنها اولین مردمیبودند که مسیر حرکت خورشید در آسمان را کشف کردهبودند و پیش از تاریخ (منظورشان قبل از هردوت است!) از دقیقترین تقویم بهرهمیبردند. این همان تقویمیاست که هنوزهم ما ایرانیها از آن استفاده میکنیم. البته مرحوم خیام در دوران جلالالدین خوارزمشاه کمیآن را دستکاری کرد و اسمش را گذاشت تقویم جلالی که دقیقترین تقویم دنیاست. بقیه مردم هم یک جورایی از تقویم ما کپیبرداری کردند.
غیر از خورشید، بقیه اجرامیکه دور زمین میگردند هم در پسزمینهای از صورتهای فلکی دیده میشوند. و چون جدایی زاویهای مدارشان دور زمین خیلی با خورشید فرقی ندارد (به زبان امروزی یعنی سیارات منظومه شمسی در یک صفحه دور خورشید میگردند) از همان صورتهای فلکی ای رد میشوند که خورشید هم رد میشود. داستان ماه (کره ماه) هم همین است.
اما سرعت زاویهای چرخش ماه دور زمین تقریبا 12 برابر سرعت زاویهای چرخش خورشید دور زمین است. خوب ماه هر ماه یک دور، دور زمین میچرخد دیگر! بنابر این ماه هر ماه 2 یا 3روز را مهمان هرصورت فلکی است. (منظور از ماه اول، کره ماه است!) یکی از این صورتهای فلکی هم صورت عقرب است.
اینها را گفتیم که درنهایت بگوییم که ماه دوشنبه شب(26 شهریور) مهمان صورت فلکی عقرب است؛ یا به قول قدیمیها اوضاع قمردرعقرب است.
یعنی اگر امشب به ماه نگاه کنید، ستارههایی را که اطراف ماه دیدید باید ترکیبی شبیه عقرب را در ذهن شما درست می کنند! قضاوت با خودتان.
اما این قمر در عقرب از قدیم از آن وضعیتهایی بوده که بشریت را به ستوه درآورده است!
در سایت پاسخ گویی به سوالات دینی، درباره قمر در عقرب آمده «درباره تأثیر ستارگان بر زندگی انسان نمیتوان یقینی نظری داد، ولی گرچه خیلی از پیشبینیهای طالعبینان درست در نمیآید، اما حکایاتی که از آنان نقل شده و روایاتی که در این باب آمده، معلوم میکند اجمالاً ارتباطی بین اوضاع آسمانی و حوادث زمینی وجود دارد، پس اصل این مطلب یعنی ارتباط بین اوضاع آسمانی و حوادث زمین میتواند صحیح باشد.»
در ادامه آمده: «البته آیه فنظر نظره فی النجوم فقال انی سقیم» ممکن است دلالتی بر ارتباط بین اوضاع آسمانی و حوادث زمین داشته باشد. برخی از مطالب که در ارتباط با هیئت و نجوم مطرح است، قابل اعتماد است، مانند ورود قمر به برج عقرب و خروج آن، یا مقارنشدن سیارهای با سیارهای، یا مقابله آن که با قواعد نجومی بسیار دقیق حساب میکنند؛
اما حوادث خاصی را که بر آن مترتب میکنند، مانند سَعْد و نحس بودن یا آمدن باران و... روایتی در تأیید آنها نیست، به جز بد بودن ازدواج در حالت قمر در عقرب که در روایات آمده و کراهت آن مورد فتوای برخی از فقهاست. به هر حال بهتر است انسان برنامه زندگی خود را بر اساس فال نامهها تنظیم نکند و بیشتر خود گرا باشد تا بتواند مشکلاتش را حل کند.» این هم نظر علما.